اهمال کاری چیست و چه عواقبی دارد؟ [۱۴ راهکار مقابله]

اهمال کاری چیست و چگونه باعث شکست ما می‌شود

آخرین بروزرسانی مقاله: ۱۴ام فروردین, ۱۴۰۳ ۰۷:۲۹ ب٫ظ

ذهن انسان، یک منبع عظیم از اطلاعات و داده‌هاست. این اطلاعات می‌توانند از منابع مختلفی مانند تجربیات شخصی، آموزش‌ها و یادگیری‌ها، و همچنین از طریق رسانه‌های مختلف مانند کتاب‌ها، مقالات، فیلم‌ها و شبکه‌های اجتماعی وارد ذهن شوند. با این حال، گاهی اوقات این اطلاعات می‌توانند با یکدیگر در تضاد باشند و باعث ایجاد ابهامات و سردرگمی شوند. این ابهامات بر تصمیم‌گیری‌ها و عملکرد ما در زندگی تأثیر منفی می‌گذارند و در نهایت سر از اهمال کاری درمی‌آورند.

اما اهمال کاری چیست و چه عواقبی برای ما دارد؟ اهمال‌ کاری یکی از دلایل اصلی شکست‌ های ماست. اما از آنجا که اهمال کاری، خود ریشه در ترس و ابهام و عدم شفافیت دارد در این مقاله ضمن ارائه مصداق‌های اهمال‌کاری، به بررسی راهکارها و روش‌هایی می‌پردازیم که به کمک آن‌ها می‌توانیم ذهن خود را شفاف و ابهامات را برطرف کنیم تا در ورطه اهمال کاری نیفتیم.

فهرست مطالب نمایش

اهمال کاری چیست و چه تفاوتی با تنبلی دارد؟

تکلیف تنبلی مشخص است.تنبلی یعنی ما کارهایی که باید انجام دهیم را می‌توانیم انجام دهیم اما تمایلی به انجام آنها نداریم و به بهانه‌های مختلف متوسل می‌شویم که انجام ندهیم. ریشه آن هم به گذشته و تکامل مغز بازمی‌گردد. مغز اجداد ما در شرایطی که همواره با کمبود غذا روبرو بوده‌اند به شکلی تکامل یافته است که تا حد ممکن انرژی کمتری صرف کند تا بتواند ما را زنده نگاه دارد. 

آدم اهمال‌ کار، تنبل نیست بلکه خیلی هم تلاش می‌کند اما تلاش او همچون کوفتن آب در هاون است. آدم اهمال‌ کار کارهایی می‌کند که ممکن است وقت و انرژی زیادی از او صرف کنند اما اثربخش و مؤثر نیستند. 

ریشه اهمال کاری کجاست؟

مشکل اساسی اکثر ما ابهام است و آنچه ذهن ما را قفل کرده است سردرگمی و ابهام‌ است و علتش این است که آینده مملو از عدم‌قطعیت است و ما دقیقا نمی‌دانیم قرار است چه اتفاقاتی در زندگی ما رخ دهد. ما برای برخورد با عدم قطعیت دو راه داریم: یا باید برای آینده برنامه و استراتژی داشته باشیم و یا با انجام دادن کارهای بی‌فایده و اهمال کاری سر خود و دیگران را کلاه بگذاریم؛ کاری که اغلب مدیران مملکت در پیش گرفته‌آند.

ریشه اهمال کاری به تکامل مغر ما بازمی‌گردد

اهمال کاری چیست و چه دلایلی دارد؟ اهمال کاری که در قالب به تعویق‌انداختن کارهای مهم ظاهر می‌شود می‌تواند دلایل زیر را داشته باشد:

  • فرد انگیزه کافی برای تلاش دارد اما دقیقا نمی‌داند چه کاری درست است لذا کارهایی زیادی انجام می‌دهد که هیچ سودی برای او ندارند یا اگر دارند به هزینه‌اش نمی‌ارزند. دلیل این نوع اهمال کاری، ابهام و سردرگمی است. فرد دقیقا نمی‌داند چه می‌خواهد یا اگر هم بداند چه می‌خواهد هیچ برنامه مشخصی برای تحقق اهدافش ندارد. یک چنین افرادی دائما از این شاخه به آن شاخه می‌پرند و هیچ کاری را به نتیجه نمی‌رسانند.
  • فرد دقیقا می‌داند کار درست چیست و چه کارهایی باید انجام دهد اما به دلایلی نمی‌خواهد انجام دهد لذا برای اینکه به تنبلی متهم نشود یا دل خودش را خوش کند کارهایی انجام می‌دهد که صرفا او را مشغول می‌کنند و دستاوردی برای او ندارند. 
  • فرد به کمال‌گرایی مبتلاست و از ترس شکست، اقدام نمی‌کند یا به بهانه‌های واهی کارها را به تاخیر می‌اندازد. این افراد در نهایت ممکن است کار اصلی را انجام دهند اما در زمانی که فرصت‌ها ازدست رفته است یعنی نوش‌دارو پس از مرگ سهراب! 
  • فرد ترجیح می‌دهد کارهایی انجام دهد که لذت آنی برای او داشته باشند و لذا از انجام کارهایی که نتایج آنها در بلندمدت ظاهر می‌شود گریزان است. مثلا وقت خود را با دیدن فیلم یا شنیدن موسیقی پر می‌کند. این وضعیت ترکیبی از تنبلی و اهمال‌کاری و بدترین شکل ممکن از اهمال‌کاری است. گاهی فرد همه وقت خود را مشغول کارهای کم‌ارزش یا نامرتبط می‌کند تا او را مجبور به انجام وظایف و برنامه‌های بلندمدت نکنند.

علت اصلی شکست ها و نابود شدن بسیاری از فرصت‌های ما در زندگی چیزی نیست جز تنبلی یا اهمال کاری یا ترکیبی از هردوی آنها. متاسفانه اغلب افراد در سن نوجوانی و جوانی و زمانی که مادران مثلا دلسوزشان همه وظایف آنها را به جای آنها انجام می‌دهند به تنبلی یا اهمال کاری مبتلا می‌شوند و این ماجرا تا آنجا پیش می‌رود که فرصت‌هایی که باید در سنین پایین‌تر شکار شوند یکی یکی از دست بروند! کاری که این مادران انجام می‌دهند خودش مصداق بارز اهمال کاریست. 

دلیل اصلی شکست‌های ما ابهام و اهمال‌کاری است

ویژگی افراد اهمال کار چیست؟

۱. کارها را به تعویق می‌اندازند

بارزترین ویژگی افراد اهمال کار، عادت به تعویق انداختن وظایف و مسئولیت‌هاست. آنها به طور مداوم انجام کارها را به زمان های بعدی موکول می کنند و در شروع و اتمام آنها به مشکل برمی‌خورند.

۲. کمال‌گرا هستند و از شکست می‌ترسند

کمال‌گرایی یکی از علت‌های اهمال کاری است. افراد کمال‌گرا به دلیل ترس از شکست یا عدم اعتماد به نفس، شروع کارها را به تعویق می‌اندازند. آنها دائما فکر می‌کنند که اگر اقدام کنند و موفق نشوند مورد تمسخر یا ملامت دیگران واقع می‌شوند.

۳. تمرکز ندارند و حواس‌پرت‌اند

افراد اهمال کار غالباً تمرکز پایینی دارند و به راحتی حواسشان پرت می‌شود. آنها در تمرکز بر روی وظایف خود به مشکل برمی‌خورند و به دنبال فعالیت‌های لذت‌بخش‌تر و آسان‌تر می‌روند چون این کارها نیاز به تمرکز زیادی ندارد.

۴. بی‌برنامه و نامنظمند

عدم برنامه‌ریزی و مدیریت زمان از دیگر ویژگی‌های رایج در افراد اهمال کار است. آنها در تعیین اهداف و برنامه‌ریزی برای انجام وظایف خود مشکل دارند و به همین دلیل در انجام به موقع آنها دچار مشکل می‌شوند. افراد اهمال‌کار دقیقا نمی‌دانند کدام کارها فوری و ضروری است و کدام غیرفوری یا غیرضروری هستند. آنها اولویت‌هایشان را به خوبی نمی‌دانند و گاهی دست به کارهایی می‌زنند که اولویت آنها نیست و رها  می‌کنند کارهایی که باید هرچه زودتر انجام دهند.

۶. بر احساسات و تمایلات خود کنترل ندارند

افراد اهمال کار در تنظیم احساسات و رفتارهای خود ضعیف عمل می‌کنند. آنها به سختی می‌توانند در برابر وسوسه‌ها مقاومت کنند و لذا با کوچکترین وسوسه‌ای تعهدات و وظابف خود را رها می‌کنند.

۷. اضطراب و استرس بالایی دارند

افراد اهمال کار به دلیل پرونده‌های باز زیادی که در ذهنشان دارند همواره مضطربند. یکی از دلایلی که وقتشان را با کارهای غیرضروری و بعضا بی‌ارزش پر می‌کنند رهایی از استرس و اضطراب ناشی از انجام نشدن کارهای مهم است.

۸. احساس گناه و شرم با آنها همراه است

افراد اهمال کار غالباً احساس گناه و شرم ناشی از عدم انجام وظایف را تجربه می‌کنند. این احساسات به تدریج به کاهش عزت نفس و انگیزه آنها برای انجام کارها منجر شود و آنها را در یک دور باطلی می‌اندازد که هرچه بیشتر عزت نفیشان کاهش می‌یابد بیشتر اهمال‌کاری می‌کنند.

اهمال کاری چه عواقبی در زندگی فرد اهمال کار دارد؟

عواقب فردی:

  • کاهش سطح انرژی: اهمال کاری می‌تواند منجر به خستگی، فرسودگی و ناامیدی از زندگی شود.
  • ناتوانی در دستیابی به اهداف: اهمال کاری باعث می‌شود که کارها و وظایف به تاخیر بیفتند و در نهایت فرد به اهدافش نرسد.
  • ناتوانی در تمرکز: اهمال کاری می تواند تمرکز فرد را مختل و انجام کارها را برای او دشوارتر کند.
  • بی‌انگیزگی: اهمال کاری انگیزه فرد را برای انجام کارها کاهش و او را به سمت بی‌حوصلگی و رخوت سوق می‌دهد.
  • کاهش اعتماد به نفس: اهمال کاری به دلیل شکست‌های پی در پی اعتماد به نفس فرد را به مرور زمان ویران او را نسبت به توانایی‌های خودش دچار تردید می‌کند.
  • احساس گناه: فرد اهمال کار همواره احساس می‌کند برای همه مشکلات مقصر است و خود را گناهکار می‌داند.

عواقب اجتماعی:

  • به روابط اجتماعی آسیب می‌زند: اگر فرد به طور مداوم در انجام وظایف خود در محل کار یا در قبال خانواده و دوستان خود کوتاهی کند، اعتماد و احترام خود را نزد آنها از دست خواهد داد.
  • از دست رفتن فرصت‌ها: دلیل اصلی ازدست رفتن بسیاری از فرصت‌های شغلی، تحصیلی و اجتماعی چیزی نیست جز اهمال کاری.
  • منزوی شدن: اهمال کاری در نهایت منجر به انزوای فرد از اجتماع می‌شود، چون فرد به دلیل احساس شرم و خجالت از کوتاهی‌های خود، از حضور در جمع خودداری می‌کند.

عواقب سلامتی:

  • مشکلات خواب: اهمال کاری با افزایش اضطراب و حس ناامیدی می‌تواند منجر به اختلال در خواب شود.
  • مشکلات گوارشی: اهمال کاری با افزایش سطح استرس و اضطراب می‌تواند منجر به برهی مشکلات روان‌تنی مانند سوءهاضمه یا معده‌درد شود.
  • ضعف سیستم ایمنی بدن: اهمال کاری با افزایش استرس و سطح کورتیزول در بدن می‌تواند سیستم ایمنی بدن را تضعیف و فرد را در برابر بیماری‌ها آسیب‌پذیرتر کند.

عدم شفافیت چه مشکلاتی برای ما به بار می‌آورد؟

سردرگمی و ابهام یکی از عواملی است که می‌تواند زندگی خصوصی، زندگی مشترک و همچنین کسب و کارها را با چالش‌های جدی‌ای روبه‌رو کند. ابهام در کسب‌وکارها می‌تواند منجر به کاهش اعتماد به برند، افزایش هزینه‌ها، کاهش بهره‌وری، کاهش رضایت مشتریان و کارمندان، ازدست‌رفتن فرصت‌های رشد و نوآوری و در نهایت شکست کسب‌وکارها شود.

ابهام باعث می‌شود مدیران کسب‌وکارها دائما تصمیمات غلط بگیرند ولی متوجه نشوند از کجا دارند ضربه می‌خورند.اغلب مدیران در بحران‌ها دچار سردرگمی می‌شوند چون برای مقابله با بحران‌ها هیچ برنامه‌ای ندارند. بحران یکی از پیامدهای عدم قطعیت در آینده است. ابهام و عدم شفافیت در کسب و کارها و همچنین زندگی شخصی موجب اهمال کاری و تصمیم‌گیری‌های نادرست می‌شود که نتیجه آن می‌شود مشغولیت‌های بی‌حاصل و نابودی فرصت‌ها. 

من به کسب‌کارهای زیادی مشاوره داده‌ام و علت شکست آنها در نیل به اهدافشان را بررسی کرده‌ام اما در اغلب موارد تنها به یک نکته کلیدی رسیده‌ام: عدم شفافیت. آنها واقعا تکلیفشان با خودشان و کسب و کارشان روشن نیست. دقیقا نمی‌دانند چه هدفی دارند یا اگر هم هدفگذاری کرده باشند نمی‌دانند کدام استراتژی را باید انتخاب کنند تا سریع‌تر و کم‌هزینه‌تر به اهدافشان برسند.

تنها کافیست قدری توازن در عرضه و تقاضا در بازار به هم بخورد تا بسیاری از کسب و کارها بخش بزرگی از درآمدشان را ازدست بدهند. ابهام و عدم شفافیت موجب می‌شود آنها ندانند چگونه باید با عدم‌قطعیت‌ها برخورد کنند یا چه کارهایی برای مقابله با بحران‌ها باید انجام دهند. لذا به انجام کارهای روزمره مشغول می‌شوند. جالب‌تر اینکه در زندگی خصوصی آدم‌ها هم جز این ندیدم. آدم‌ها واقعا تکلیفشان با خودشان و زندگی‌شان روشن نیست.

شوربختانه‌تر اینکه به جای روبروشدن با خودشان و تصمیماتشان دائما تلاش می‌کنند تکلیف دیگران را روشن کنند! این دیگه واقعا تاسف‌آوره! یکی از دلایلی که آدم‌ها اهمال کاری می‌کنند و یا کارهایی انجام می‌دهند که تغییری در زندگی آنها ایجاد نمی‌کند این است که در برنامه رسیدن به اهدافشان استراتژی ندارند. استراتژی ما را با خودمان و اهدافمان شفاف می‌کند. در ادامه استراتژی و کاربرد آن برای اجتناب از اهمال کاری را توضیح خواهیم داد.

”ابهام و نبود شفافیت به این علت است که در کارهایمان استراتژی درستی نداریم“

برای درمان اهمال کاری اول باید با خودتان شفاف باشید

ممکن است با خود بگویید اوکی من فهمیدم اهمال کاری چیست و مشکل من کجاست. متوجه شدم که ابهام و اهمال کاری چگونه آفت زندگی من و دلیل اصلی شکست‌هایم شده‌اند. حالا چطور می‌توانم به شفافیت برسم؟ چطور از شر اهمال کاری خلاص شوم؟ کدام کارها اهمال‌ کاری محسوب می‌شوند و من نباید انجام دهم؟ چه کارهایی را باید انجام دهم که من را در مسیر موفقیت قرار دهد؟ اگر به این نقطه رسیده‌اید پس تا آخر مقاله با ما همراه باشید.

برای خروج از ابهام، سردرگمی و اهمال کاری باید تلاش کنید که از ابتدا همه چیز شفاف باشد. خشت اول گر نهد معمار کج، تا ثریا می‌رود این دیوار کج. شفافیت یعنی هدفگذاری درست و سپس فراهم آوردن همه اطلاعات لازم برای یک تصمیم‌گیری و در نهایت اقدام درست مبتنی بر برنامه درست. تصمیمات و انتخاب‌های درست ما را در مسیر موفقیت قرار می‌دهند و تصمیمات و اقدامات غلط که در قالب اهمال کاری نمایان می‌شوند ما را به بیراهه می‌برند. راهکارهای زیر به شما کمک می‌کنند که به شفافیت برسید و تکلیفتان با خودتان و زندگی‌تان روشن شود.

۱- قبل از هر اقدامی اول باید ریشه ابهامات را پیدا کنید

اهمال کاری چیست؟ اهمال کاری از یک منظر از جنس ابهام است پس باید ریشه ابهامات را پیدا کنید. اولین قدم برای برطرف کردن ابهامات، تشخیص آن‌هاست. برای این کار، باید به دقت به افکار و احساسات و برنامه‌های خود توجه کنید. در چه موضوعاتی احساس سردرگمی می‌کنید؟ در مورد چه چیزی شک و شبهه دارید؟ فکر می‌کنید کجای کار درست پیش نرفته است؟ آیا باورتان بر این است که به اهدافتان نرسیده‌اید؟ کارهایی که تاکنون انجام داده‌اید چقدر خواسته‌های شما را برآورده کرده‌اند؟ 

اگر پاسخ مشخصی برای این سوالات پیدا نکردید باید به این فکر کنید که ریشه این ابهامات کجاست. آیا این ابهامات ناشی از تضاد بین اطلاعات مختلف هستند یا ناشی از کمبود اطلاعات‌اند؟ اگر ابهامات ناشی از کمبود اطلاعات باشند باید به جمع‌آوری اطلاعات لازم بپردازید و اگر چنین نیست ابهامات شما با زیادشدن اطلاعات غیرضروری افزون می‌شود و بیشتر شما را گیج می‌کند.

۲- مهارت هدف‌گذاری را یاد بگیرید

اگر از من بپرسید که اهمال کاری چیست پاسخ این است که اهمال کاری یعنی دقیقا نمی‌دانم چه می‌خواهم و به دنبال چه هدفی هستم بنابراین دقیقا نمی‌دانم چه کاری درست است و چه کاری نادرست. پس اول باید به شفافیت برسید و برای رسیدن به شفافیت باید مشخص کنید چه می‌خواهید. یعنی باید مهارت هدف‌گذاری را آموزش ببینید.

باید روی کاغذ بنویسید که دقیقا چه می‌خواهید، چه منابعی در اختیار دارید، چه کارهایی باید انجام دهید و به چه کارهایی باید با قدرت نه بگویید. مثلا اگر روی ایده‌ای که از آزمون‌ها سربلند بیرون آمده تمرکز کرده‌اید به دیگر فرصت‌ها و پیشنهادهایی که به شما می‌دهند با اطمینان نه بگویید. بسیاری از آنها ایده‌های آزمون‌نشده‌ای هستند که تنها شما را از کار اصلی بازمی‌دارند و به ورطه اهمال کاری می‌اندازند. هدف‌گذاری موجب افزایش تمرکز شما در کارهای مهم می‌شود.

هدفگذاری درست

۳- ضعف‌ها، قوت‌ها، فرصت‌ها و تهدیدها را تحلیل کنید

نقاط ضعف و نقاط قوت خودتان و همچنین همه فرصت‌ها و تهدیدهای احتمالی را با دقت بررسی کنید. این داده‌ها به شما کمک می‌کنند همچون یک راننده باتجربه مسیر رسیدن به اهداف را همچون کف دستتان بشناسید. در استراتژی به این ۴ مولفه، تحلیل SWOT می‌گویند. ما خیال می‌کنیم این تحلیل را تنها برای کسب‌وکارها نوشته‌اند در حالی‌که ما برای حل هر مشکلی و قبل از اینکه تصمیمی بگیریم به این تحلیل نیاز داریم. جهل به این داده‌هاست که ما را در ابهام و سردرگمی و ندانم‌کاری فرو می‌برد.

”نقاط ضعف و قوت با خودشناسی حاصل می‌شوند و فرصت‌ها و تهدیدها با شناخت محیط“

۴- اطلاعات لازم را از منابع معتبر جمع‌آوری کنید

اهمال کاری چیست؟ اهمال کاری یعنی به تعویق انداختن کارهای ضروری. یکی از دلایل سردرگمی و به تعویق انداختن کارها کمبود اطلاعات درست و یا مخلوط شدن اطلاعات درست با داده‌های غلط است که باعث گیج شدن فرد می‌شوند. برای جمع‌اوری داده‌های درست نیاز به مطالعه، تحقیق میدانی و مشورت گرفتن دارید.

اما مراقب باشید که مشاوره با افراد بی‌تجربه، توسل به ادعاهای شبه‌علمی مانند قانون جذب، تعمیم دادن اطلاعات اندک به یک جامعه بزرگ (تعمیم ناروا)، تلاش برای گرفتن تایید از دیگران (تاییدطلبی) و رفتارهایی مانند اینها هیچ سودی برای شما ندارند و تنها و تنها شما را گیج‌تر می‌کنند. برای این کار، باید اطلاعات جمع‌اوری شده را با یکدیگر مقایسه کنید و نقاط مشترک و همچنین اختلافات آن‌ها را کشف و بررسی کنید. با تحلیل اطلاعات می‌توانید به درک بهتری از موضوع مورد نظر دست پیدا کنید تا به تدریج مسیر برای شما شفاف‌تر شود.

۵- بنویس تا اتفاق بیفتد

هنریت کلاوسر  کتابی با عنوان دارد که توصیه می‌شود حتما مطالعه فرمایید. یکی دیگر از دلایل سردرگمی این است که اطلاعات زیادی در مغزمان داریم و همگی درست هستند و از منابع معتبر اخذ شده‌اند اما مغز توان پردازش همه آنها را به صورت همزمان ندارد. هنگام جمع‌اوری اطلاعات، توصیه اکید می‌شود که به ذهن خود اعتماد نکنید و همه داده‌ها و اطلاعات لازم را بنویسید. مطمئن باشید بخش بزرگی از ابهامات با نوشتن برطرف می‌شود.

علتش این است که مغز ما توان پردازش بیش از ۳ موضوع متفاوت را به طور همزمان ندارد و زمانی که تعداد مجهولات بیشتر از ۳ می‌شود شما گیج و سردرگم می‌شوید. یکی از دلایلی که مشتریان محصولات ما را نمی‌خرند تنوع بیش از حد آنهاست که موجب گیج شدن مشتری می‌شود. در این صورت باید تعداد گزینه‌ها را برای مشتری کاهش دهید.

وقتی موضوعات مختلفی در ذهن خودتان دارید که امکان کاهش‌دادن آنها برایتان میسر نیست باید آنها را روی کاغذ بیاورید. با این کار به مغزتان کمک کرده‌اید که بتواند آنها را همچون پازل کنار هم قرار دهد و از آنها نتیجه‌گیری کند. پس یا باید تنوع گزینه‌ها را کاهش دهید و یا روی کاغذ بنویسید و از آنها نقشه ذهنی درست کنید. پس اگر از من بپرسید ریشه اهمال کاری چیست از نظر من فرهنگ شفاهی مردم و غریبه بودن آنها با کاغذ و قلم یکی از دلایل اصلی حواس‌پرتی و اهمال کاری است.

۶- با تدوین استراتژی، نقشه راه رسیدن به اهدافتان را بنویسید

با تحلیل SWOT ما متوجه خواهیم شد که هم‌اکنون در کجا هستیم و با هدف‌گذاری متوجه خواهیم شد که قرار است به کجا برسیم. اکنون باید مشخص کنید که چگونه می‌خواهید به مقصدتان برسید. این همان نقشه راهی است که بر اساس آن گام به گام حرکت خواهید کرد که به آن استراتژی می‌گویند. استراتژی درست مانند نقشه‌ای که در دستتان می‌گیرید تا آدرس مورد نظرتان را پیدا کنید قدم به قدم شما را به سمت مقصدتان راهنمایی می‌کند.

استراتژی درواقع همان سریع‌ترین مسیر و کم‌هزینه‌ترین راهکار است که در کم‌ترین زمان و کم‌ترین هزینه شما را به مقصد می‌رساند. برای یک سفر دور، هواپیما مسلما سریع‌ترین وسیله سفر است اما قطعا هزینه آن از قطار و اتوبوس بیشتر است. اما ممکن است هزینه شما پول نباشد بلکه زمان باشد، در این صورت انتخاب شما قطعا هواپیما خواهد بود. برای یافتن بهترین گزینه از میان گزینه‌های استراتژیک، توصیه می‌شود مهارت حل مسئله را فرابگیرید.

استراتژی

استراتژی دقیقا برای شما مشخص می‌کند که چه کارهایی باید انجام دهید و چه کارهایی نباید انجام دهید. برای مثال اگر قرار است از تهران به سمت رامسر حرکت کنید تا از طبیعت آنجا لذت ببرید سر از بابلسر یا آمل درنخواهید آورد. اما ما در بسیاری از عرصه‌های زندگی و کسب‌وکارمان که مقصد و نقشه راه به این اندازه واضح و شفاف نیست به سادگی در تله کارهایی می‌افتیم که ما را از مقصدمان دور می‌کند. برای درک بهتر کاربرد استراتژی در زندگی و کسب‌وکار مطالعه مقاله زیر توصیه می‌شود.

استراتژی چیست و چه کاربردی دارد؟ به زبان ساده همراه با مثال‌

برای درک بهتر این موضوع، به پدیده مهاجرت و معضلات آن نگاه کنید. اغلب مهاجران بدون هیچ برنامه‌ای همه زندگی خود را می‌فروشند و به کشور دیگری مهاجرت می‌کنند. ببینید چه مشکلاتی هم برای خودشان و هم برای کشور مقصد پدید آورده‌اند. علت اصلی شکست آن‌ها ابهام و نبود استراتژی درست است. در مقابل تعداد کمی از آنها که اهدافشان را می‌دانند و همه لوازم ضروری برای رسیدن به آن از حمله تخصص، مدرک تحصیلی و تسلط بر زبان کشور مقصد را فراهم کرده‌اند زندگی بهتری را در کشور مقصد برای خود رقم زده‌اند.

چنانچه قصد مهاجرت داری حتما کتاب ”بروم یا بمانم؟“ را تهیه کن تا اطلاعات لازم از شرایط مهاجرت و وضعیت کار و زندگی در کشورهای غربی را کسب کنی. 

۷- مسئولیت عواقب تصمیمات شما با خودتان است

اکنون که داده‌های لازم را جمع‌اوری کردید باید برای انتخاب استراتژی درست تصمیم‌ بگیرید. اما قبل از این کار اول باید مسئولیت تصمیمات‌تان را شخصا برعهده بگیرید و عواقب آن را بپذیرید تا اگر نتیجه، اشتباه از کار درآمد مسئولیت را به گردن دیگران نیندازید. چنانچه مسئولیت‌پذیر نباشید شک نکنید که به جای یافتن علت اصلی شکست ها و یادگیری از آن، حتما مسیر کوتاه‌تری به نام فرافکنی را انتخاب خواهید کرد که در بدترین حالت به انفعال منجر می‌شود و در بهترین حالت به اهمال کاری! 

”اگر مسئولیت عواقب کارهایتان را برعهده نگیرید شک نکنید که به زودی در باتلاق اهمال کاری یا فرافکنی فرو خواهید رفت“

مسئولیت‌پذیری

۸- داده‌های شما باید جامع و مانع باشند

جامع یعنی هرآنچه لازم است را کسب کنید به طوری که بتوانید به همه پرسش‌ها، پاسخی منطقی بدهید. مانع یعنی موارد بی‌ربط و مخرب که موجب اختلال در تصمیم‌گیری یا انحراف از مسیر می‌شوند را حذف کنید. برای مثال آدم‌های سمی و بدبین و اطرافیانی که همه‌چیزدان هستند و در مورد هر چیزی نظر می‌دهند به سادگی می‌توانند شما را به جاده خاکی بکشانند. بنابراین، اگر اطلاعات جمع می‌کنید از همه منابع معتبر جمع کنید و درعین‌حال نظر مخالفان را هم بشنوید. تنها در این صورت است که از بایدها و نبایدها آگاه می‌شوید.

”مخالف از زاویه‌ای به موضوع نگاه می‌کند که ممکن است از دید شما پنهان مانده باشد.“

۹- حذف پارازیت‌های مخرب 

تا حد امکان پارازیت‌های مخرب را از زندگی خود حذف کنید؛ مواردی مانند مشاوران کم‌اطلاع که شما را گمراه می‌کنند، کتاب‌های نامعتبر، همه‌چیزدان‌ها، افرادی که اعتمادشان به سقف است و می‌خواهند همه را شبیه خودشان کنند، آدم‌های سمی که اعتماد به نفس شما را نابود و حس ناامیدی و افسردگی را به شما القا می‌کنند، آدم‌هایی که دائما ساز مخالف می‌زنند، آدم‌های ترسو و محافظه‌کار و مواردی مانند اینها. در غیراین‌صورت خود شما به پارازیتی برای خود و دیگران تبدیل می‌شوید. 

”آیا تاکنون به این فکر کرده‌اید که چه اندازه پارازیت در اطراف شما وجود دارد و چقدر شما را به خودشان شبیه کرده‌اند؟ متاسفانه یکی از عوامل اهمال‌کاری، ناامیدی و نبود انگیزه است“

پارازیت‌های ارتباطی

۱۰- مهارت تفکر سنجش‌گر را یاد بگیرید

مهارت تفکر سنجش‌گر را یاد بگیرید تا سیگنال‌های فرصت‌ساز را از پارازیت‌ها، و داده‌های درست را از داده‌های غلط تشخیص دهید. برای تشخیص میزان درستی ادعاهای دیگران نیاز به مهارت سنجش‌گرانه اندیشیدن دارید. این مهارت همچنین به شما کمک می‌کند که اطلاعات درست و موثق را از داده‌های بی‌ربط، بی فایده و گمراه‌کننده تشخیص دهید. اگر از دانش‌ها و اطلاعاتی که جمع‌اوری می‌کنید اطمینان نداشته باشید چه تضمینی هست که انتخاب‌‌های شما بهترین گزینه‌ها از میان بی‌شمار گزینه‌های بی‌ثمر یا کم‌ثمر باشند؟ این توصیه را جدی بگیرید چون ما اغلب از همین ناحیه ضربه می‌خوریم.

۱۱- مراقب تله لوپ معیوب ایده‌های مطلوب باشید

مراقب باشید در تله لوپ معیوب ایده‌های مطلوب نیفتید. وقتی هدف مطلوب خود را پیدا کردید و برای رسیدن به آن استراتژی تدوین کردید، روی انجام اقداماتی که شما را به اهدافتان می‌رسانند تمرکز کنید. همانطور که لیزر نور را چنان متمرکز می‌کند که اشیا را برش می‌زند شما هم باید همه اقدامات و فعالیت‌هایتان را روی اهدافتان همسو، هم‌راستا و همانند لیزر متمرکز کنید. در غیر این صورت، در لوپ معیوب ایده‌های مطلوب غوطه خواهید خورید و هر روز از یک شاخه به شاخه دیگری خواهید پرید؛ معضلی که گریبان اغلب افراد خلاق و باهوش را می‌گیرد.

”این لوپ به این معناست که شما دقیقا نمی‌دانید چه می‌خواهید و به کجا می‌خواهید برسید؛ یعنی نقطه سر خط!“

۱۲- سعی کنید آگاهانه زندگی کنید

شفافیت نتیجه زندگی آگاهانه است. خرد زندگی به شما قوه تشخیص می‌دهد و قوه تشخیص ابرها را از پیش چشمان شما می‌زداید. خرد زندگی همان چراغ جادویی است که به دنبالش می‌گردید، چرا که وقتی ۱۰۰ آمد، نود هم پیش ماست. خرد در نوک قله هرم دانش است و هرآنچه که یک فرد برای ساخت یک زندگی آگاهانه و موفق نیاز دارد در آن نهفته است. 

خرد زندگی به ما یاد می‌دهد که چه اهدافی برای ما ارزشمند و معنادارند و چه اهدافی بی‌ارزش و یا صرفا مطلوبیت‌های اجتماعی‌ای هستند که ما آنها را با هدف اشتباه گرفته‌ایم. برای رسیدن به شفافیت، داشتن مدارک تحصیلی کافی نیست بلکه شما باید آگاهی‌ها و دانش‌هایی از جنس خِرد داشته باشید. خرد صرفا دانش و اطلاعات شما را شامل نمی‌شود بلکه حکمت، تجربه، اخلاق، ارزش‌ها، رسالت زندگی، هدف‌های زندگی و معنای زندگی را نیز دربرمی‌گیرد و دیدی بسیار جامع‌نگر به شما می‌دهد تا زندگی را آن‌طور که هست به شکلی کاملا واضح و شفاف ببینید. خرد زندگی به شما قوه تشخیص می‌دهد.

پیشنهاد می‌شود برای اینکه بتوانید قوه تشخیص خود را ارتقا دهید و یک زندگی آگاهانه را تجربه کنید مقاله زیر که سرشار از در و گوهر است را مطالعه فرمایید:

خرد زندگی چیست؟ چگونه می‌توانم به بهترین نسخه خود تبدیل شوم؟

۱۳- به برنامه‌ای که نوشتید پایبند باشید

ویلیام گلاسر می‌گوید هر انتخابی مشکلات خاص خودش را دارد و این شما هستید که تصمیم می‌گیرید مشکلات کدام انتخاب را بپذیرید و با آنها روبرو شوید. بنابراین قبل از اینکه برای هر کاری تصمیم بگیرید راهی ندارید جز اینکه هم فرصت‌های آن را ببینید و هم مشکلات و هزینه‌های آن را محاسبه کنید. اغلب مردم فقط نتیجه را می‌بینند و کارها و زحمت‌هایی که پشت پرده صورت گرفته است را نمی‌بینند.

چرا اغلب مردم از زندگی خود رضایت ندارند؟ چون آنها موفقیت را دوست دارند اما حاضر نیستند بهای آن را پرداخت کنند، لذا به اهدافشان نمی‌رسند و همواره شاکی و ناراضی‌اند. رفع ابهام و رسیدن به شفافیت و هدفگذاری و تدوین استراتژی بدون اقدام و تحمل مشکلات شما را به اهدافتان نمی‌رساند هرچند بهترین استراتژی‌ها را هم برای خودتان نوشته باشید.

بنابراین، علاوه بر همه کارهایی که برای رسیدن به شفافیت توضیح دادیم یک کار دیگر هم باید انجام دهید. باید قفل‌ها و موانع برنامه خودتان را هم بشناسید و برای روبرو شدن با آنها خودتان را آماده کنید. پیشنهاد می‌شود برای اولویت‌بندی کارها و برنامه‌ریزی از ماتریس آیزنهاور مطابق شکل زیر استفاده کنید:

ماتریس آیزنهاور برای اولویت‌بندی کارها

برای شناخت قفل‌های موفقیت و کلیدی که آنها را باز می‌کند مطالعه مقاله زیر توصیه می‌شود.

کلید موفقیت در زندگی و کسب و کار + استراتژی

۱۴. از قانون ۵ ثانیه استفاده کنید

یکی از مشکلاتی که اهمال کاران به آن مبتلا هستند این است که حتی درصورت رفع ابهامات و برنامه‌ریزی برای انجام کارهای درست همچنان برای شروع تعلل می‌کنند. این موضوع بیش از اینکه به اهمال کاری مربوط باشد ریشه در تنبلی و مقاومت مغز دارد. شروع یک کار جدید نیاز به صرف انرژی دارد و مغز قدیم که قدمت چند میلیون ساله دارد و نمی‌داند که شرایط جدید برای ما امن است یا نه و خیال می‌کند صرف این انرژی برای بقای ما خطرناک است پیش از شروع هر کاری شروع به بهانه‌تراشی می‌کند تا به هر شکل ممکن ما را از اقدام بازدارد.

تصور کنید وقتی قرار است برای امتحان یا کنکور شروع به خواندن درس کنید، وقتی می‌خواهند شما را به سفر ببرند، وقتی قرار است زبان خارجی بیاموزید، زمانیکه ایده‌های متعددی برای شروع یک کار دارید ولی امروز و فردا می‌کنید و مواردی مانند اینها همگی نشان از تلاش مغز برای منصرف کردن شما از کارهای سخت و ناامن را دارد. برای اینکه بر این عادت مغز قدیم غلبه کنید قانون ۵ ثانیه توصیه شده است.

مل رابینز در کتاب قانون ۵ ثانیه می‌نویسد کاش می‌شد برای هر کاری همچون پروژه پرتاب موشک، شمارش معکوس می‌داشتیم. یعنی وقتی قصد انجام کار جدیدی دارید از ۵ تا ۱ (دقیقا به همین شکل شمارش معکوس) بشمارید و بلافاصله اقدام کنید تا مغز فرصت کافی برای داستان‌سرایی و بهانه‌تراشی نداشته باشد. توجه داشته باشید که دلیل اصلی اینکه بسیاری از کارهایی که قصد داشته‌اید انجام دهید اما نمی‌دانید چرا آنها هیچگاه انجام نشده‌اند همین فعالیت ناهماهنگ مغز با شرایط جدید است.

حتما برای شما هم پیش آمده است که شروع یک کاری مانند سخنرانی در جمع چقدر برای شما سخت بوده است ولی وقتی شروع کرده‌اید به تدریج موتورتان روشن شده و با هیجان کار را ادامه داده‌اید. قانون ۵ ثانیه به همین دلیل توصیه شده است. چون وقتی شروع کردید مغز که متوجه امن بودن شرایط می‌شود به تدریج با شما همراه می‌شود و همه نیروها را برای انجام بهترین کار و بهترین نتیجه بسیج می‌کند.

جمع‌بندی

روش‌هایی که در مقاله ذکر شد را با دقت بکار ببندید تا ذهن‌تان را شفاف کنید، ابهامات را برطرف نمایید و جلوی اهمال کاری را بگیرید. این امر می‌تواند به شما کمک کند تا تصمیم‌گیری‌های بهتری داشته باشید، کارهایی که موثر و مفید هستند انجام دهید، از کارهای بی‌ثمر پرهیز کنید، اهدافتان را به خوبی بشناسید و بهترین راهکارها و استراتژی‌ها را برای رسیدن به اهدافتان انتخاب کنید. چنانچه توصیه‌های گفته شده را در زندگی به کار ببندید حتما زندگی بهتری را تجربه و ما را از دعای خیرتان بهره‌مند خواهید کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Captcha loading...