بدون ”استراتژی کسب و کار“ موفق نمی‌شوید! (دستاوردها + مثال)

بدون استراتژی کسب و کار به جایی نمی‌رسید!

آخرین بروزرسانی مقاله: ۲۴ام فروردین, ۱۴۰۳ ۰۹:۴۱ ب٫ظ

مقدمه

تقریبا همه می‌دانند که موفقیت در هر کاری ازجمله کسب‌وکار نیاز به مطالعه بازار، فکر کردن و برنامه‌ریزی دارد اما کمتر کسی خودش را به زحمت می‌اندازد. اغلب مردم از روی دست هم کپی می‌زنند و به همین دلیل از واژه استراتژی گریزانند. چرا؟ چون ”استراتژی کسب و کار“ معادل است با فکر کردن، تصمیم‌گرفتن و از همه مهم‌تر ریسک‌کردن. حالا متوجه شدید داستان چیست؟

در این مقاله قصد داریم به اهمیت استراتژی کسب‌وکار و جایگاه آن در سازمان‌ها و کسب‌وکارها بپردازیم و توضیح دهیم که وقتی یک کسب و کاری استراتژی مشخصی ندارد چگونه به روزمرگی، تقلید، ابهام، تصمیمات غلط، اهمال‌کاری و زیان‌های مالی دچار می‌شود و سهمش را از بازار به رقبای تازه‌وارد واگذار می‌کند.

همچنین به زبان ساده و قابل فهم و به دور از پیچیدگی‌های علمی همراه با مثال‌هایی توضیح خواهیم داد که وقتی استراتژی تدوین می‌کنید چگونه بهره‌وری شما افزایش می‌یابد، هزینه‌هایتان کاهش می‌یابد، جایگاه برندتان تقویت می‌شود، کارکنانتان فقط کارهایی انجام می‌دهند که به نفع کسب و کار شماست و چگونه می‌توانید به یکی از بازوهای اصلی بازارتان تبدیل شوید.

در مجموعه مقالات بعدی که با محوریت ”کاربرد استراتژی در زندگی“ نوشته می‌شوند به این موضوع خواهیم پرداخت که انواع استراتژی در کسب و کار چیست و کسب‌وکارها چگونه باید استراتژی مناسبشان را پیدا کنند. همچنین برای استراتژی‌های عملیاتی مانند استراتژی برندینگ، بازاریابی، فروش و غیره هم مقالات و آموزشهای ویدیویی مرتبطی تدوین خواهیم کرد تا با یادگیری آنها به حوزه استراتژی مسلط شوید.

استراتژی دقیقا چیست و چه اهمیتی دارد؟

من در جلسه مشاوره با مدیران کسب‌وکارها و حتی سازمان‌های بزرگ تا از استراتژی‌های کلان شرکتشان می‌پرسم طوری رفتار می‌کنند که گویی تاکنون چنین واژه‌ای را نشنیده‌اند. برخی هم تا این سوال مطرح می‌شود بلافاصله خلع سلاح می‌شوند و اعتماد به نفسشان را در پاسخگویی به سوالات بعدی از دست می‌دهند.

اما در دنیای رقابتی امروز، بدون داشتن یک استراتژی قوی چگونه می‌توان یک کسب و کار را به موفقیت رساند؟ استراتژی به عنوان یک نقشه راه یا قطب‌نما عمل می‌کند که مسیر رسیدن به اهداف را مشخص می‌کند و به سازمان کمک می‌کند تا از منابع خود به طور موثر و کارامدی استفاده کند. استراتژی همچنین سکان کشتی کسب‌وکار را به دست می‌گیرد و از میان امواج و طوفان‌ها به سمت هدف هدایت می‌کند.

استراتژی در واقع نقشه راه یا قطب‌نمای کسب و کار است

اما استراتژی مفهومی نیست که فقط کسب‌وکارها از آن استفاده می‌کنند بلکه ما در همه ارکان زندگی‌مان آگاهانه یا ناآگاهانه درحال تدوین استراتژی هستیم. چه کسی را می‌شناسید که در زندگی مشکل نداشته باشد و در پی حل آن نباشد؟ استراتژی چگونگی رسیدن به اهداف را تعیین و به ما در حل مسائل کمک می‌کند.

”زندگی سراسر مسئله است و ما همواره در حال حل مسئله هستیم (کارل پوپر)“

ما در یک مقاله مستقل به طور مفصل به مفهوم استراتژی، اهمیت و کاربردهای آن در زندگی و کسب و کار پرداخته‌ایم که توصیه می‌شود جهت کامل کردن اطلاعاتتان با کلیک روی لینک زیر این مقاله را هم مطالعه فرمایید:

استراتژی چیست و چه کاربردی دارد؟

تعریف استراتژی کسب و کار

استراتژی از نگاه مایکل پورتر به معنای انجام کارهای متفاوت است به طوری‌که رقبا نتوانند با شما رقابت کنند یا از روی دست شما کپی بزنند به‌طوری‌که این مزیت به شما جایگاهی خاص در بازار بدهد. بنابراین از نظر پورتر، استراتژی معادل با جایگاه‌یابی در بازار است.

کار اصلی استراتژی کسب و کار این است که اولا مشخص می‌کند کسب و کار ما چه اهدافی دارد و قرار است به کجا برسد و دوما تعیین می‌کند که برای رسیدن به این اهداف چگونه منابع و دارایی‌هایمان را هزینه کنیم که با صرف کمترین منابع به اهدافمان برسیم. استراتژی همچون سکان سازمان است که برای آن هدف و نقشه راه تعیین و او را تا رسیدن به هدف هدایت می‌کند.

استراتژی به مثابه سکان کشتی کسب و کار است

”استراتژی به زبان ساده مانند هدایت سکان کشتی است و هر کار دیگری در کشتی از جنس عملیات است. به همین دلیل بسیاری از مدیران مدیر استراتژیک نیستند بلکه مدیر عملیاتی هستند.“

توجه: اگر دانش کافی در خصوص استراتژی کسب و کار ندارید با افراد متخصص مشورت کنید.

شما می‌توانید از مشاوره تخصصی و رایگان ما در آکادمی خرد جهت تحلیل مسئله و تدوین استراتژی مناسب کسب‌وکارتان کمک بگیرید. راه‌های ارتباطی با آکادمی خرد در منوی تماس با ما در دسترس شما هستند.

از تیم تخصصی آکادمی خرد به صورت رایگان مشورت بگیرید

استراتژی کسب و کار برای ما چه دستاوردهایی دارد؟

۱- شفاف شدن چشم‌انداز

بزرگترین عامل شکست کسب و کارها ابهام و نبود شفافیت است زمانی که نمی‌دانند دقیقا چکاره‌اند، قرار است چه چیزی را تغییر دهند، چه کاری را دوست دارند، بازارشان چه نیازی دارد، کدام نیاز را آنها می‌توانند پاسخ دهند و کدام نیازها را نمی‌توانند برآورده کنند.

افراد وقتی این اطلاعات کلیدی را برای انجام کارهای بزرگ ندارند دائما تصمیمات اشتباه می‌گیرند و دائما کارهایی انجام می‌دهند که هدف زندگی آنها نیست و لذا کارهایی که باید انجام دهند را به تاخیر می‌اندازند. این معنای دقیق اهمال کاری است. متاسفانه اغلب مدیران ما اهمال‌کارند.

اگر دوست ندارید به اهمال کاری مبتلا شوید و نگران از دست رفتن فرصت‌ها هستید مقاله زیر را هم مطالعه فرمایید:

اهمال کاری چیست و چه عواقبی دارد؟

استراتژی کسب و کار همچون آینه نقاط قوت و ضعف ما را به ما نشان و بازار و ویژگی‌های آن را به ما بازتاب می‌دهد. تدوین استراتژی برای کسب و کار نه تنها موجب شفاف‌تر شدن اهداف و نقاط ضعف و قوت می‌شود بلکه چشم‌انداز سازمان را به او می‌نمایاند.

استراتژی چشم‌انداز سازمان را شفاف می‌کند

چشم‌انداز به اعضای هر سازمانی انگیزه می‌دهد که برای رسیدن به این مدینه فاضله بهترین خودشان را ارائه کنند. چشم‌انداز درواقع به زندگی اعضای یک مجموعه معنا می‌بخشد.

”اغلب سازمان‌ها چشم‌انداز ندارند لذا کارکنان آنها دقیقا نمی‌دانند که اگر خودشان را وقت اهداف این سازمان کنند غیر از دستمزدی که دریافت می‌کنند چه دستاورد دیگری خواهند داشت!“

۲- تسهیل برنامه‌ریزی

از آنجا که استراتژی کسب و کار نقشه راهی است برای رسیدن به اهداف و با دقت مشخص می‌کند چه کارهایی باید انجام دهیم تا به اهدافمان برسیم پس برنامه‌ریزی برای ما آسان می‌شود. کافیست فعالیت‌هایی که مطابق استراتژی فهرست کرده‌ایم را اولویت‌بندی، زمانبندی و سپس اجرا کنیم.

استراتژی، برنامه‌ریزی را تسهیل می‌کند

۳- همسوکردن فعالیت‌ها و جلوگیری از آشوب مدیریتی

مهمترین کارکرد استراتژی کسب و کار این است که همه منابع و افراد و تصمیم‌ها را با هم در جهت رسیدن به اهداف همسو و هم‌راستا می‌کند. مهم‌ترین دلیلی که باعث می‌شود شرکا هر کدام ساز خود را کوک کنند یا کارکنان کارهای ناهمسو و نامرتبط با اهداف سازمان انجام دهند نبود استراتژی است که از ضعف در مدیریت ناشی می‌شود.

به خصوص در سازمان‌ها یا کسب و کارهای بزرگ اگر استراتژی و برنامه‌ریزی استراتژیک حذف شوند یک آشوب مدیریتی شکل می‌گیرد به طوری که بخش‌های مختلف سازمان کارهایشان را بدون هماهنگی با سایر بخش‌ها و در مواردی در جهت عکس هم انجام می‌دهند و افراد دائما زیر پای یکدیگر را خالی می‌کنند.

استراتژی همه فعالیتهای سازمان را در جهت هدف همسو می‌کند

یکی از نشانه‌های این آشوب مدیریتی در سازمان‌های بزرگ، ایجاد تیم‌های جزیره‌ای است. یعنی کارکنان تیم‌های پراکنده‌ای شکل می‌دهند که عمدتا در جهت رقابت با هم و تضعیف یکدیگر هستند و همه تلاششان این خواهد بود که منافع و امکانات بیشتری نسبت به تیم‌های دیگر از سازمان دریافت کنند.

مثلا برخی تیم‌ها به گونه‌ای نقشه می‌کشند که از امکانات رفاهی و خوراکی‌ها و اضافه‌کاری‌ها و پاداش‌های سازمان بیش از تیم‌های دیگر بهره‌مند شوند لذا غیبت می‌کنند، گزارشات مغرضانه به مدیران می‌دهند، جلوی رشد همکارانشان را می‌گیرند و زد و بند می‌کنند.

۴- تمرکز

استراتژی کسب و کار به شما کمک می‌کند تا بر روی اهداف کلیدی خود تمرکز کنید و از اتلاف منابع در فعالیت‌های غیرضروری جلوگیری کنید. مدیرانی که برای سازمانشان استراتژی دارند به خوبی می‌دانند که از میان ده‌ها کاری که برای انجام دادن دارند تنها سه چهار کار کلیدی است که سرنوشت سازمان را تغییر می‌دهد و لذا تنها روی آنها تمرکز می‌کنند.

استراتژی باعث ایجاد تمرکز می شود

مدیران کسب و کارهای نوپا هم اگر برای کسب و کارشان استراتژی نداشته باشند در لوپ معیوب ایده‌های مطلوب می‌افتند و وقت و انرژی و منابعشان را صرف کارهایی می‌کنند که نه در راستای اهداف آنهاست، نه در توان آنهاست و نه مورد نیاز بازار آنهاست.

یک دلیل اینکه آدم‌ها از این شاخه به آن شاخه می‌پرند و معلوم نیست چکاره‌اند این است که نقاط قوت و ضعف و استعدادها و علایق خودشان را نمی‌شناسند و برای محیط بیرونی و بازار هم هدف و استراتژی مشخصی ندارند.

۵- بهبود تصمیم‌گیری

با داشتن یک استراتژی کسب و کار مشخص، می‌توانید تصمیمات آگاهانه‌تر و بهتری برای کسب و کارتان و حتی زندگی‌تان بگیرید. وقتی قصد دارید رشته تحصیلی انتخاب کنید، شغل انتخاب کنید، همسر انتخاب کنید یا مکان زندگی انتخاب کنید شما وارد بحث استراتژی شده‌اید یا وقتی می‌خواهید به عنوان مدیر در سازمانتان تصمیمات درست بگیرید و به اهدافتان برسید شما دارید به استراتژی فکر می‌کنید.

بنابراین فردی که برای همه هدف‌های مهم زندگیش چه شخصی باشد و چه مرتبط با شغل و کار، استراتژی داشته باشد دقیقا می‌داند قرار است به کجا برسد، دقیقا می‌داند چه کارهایی باید انجام دهد تا به آن اهداف برسد و دقیقا می‌داند چه مدت باید روی این کارها تمرکز کند تا نتیجه حاصل شود. خوب طبیعتا این شخص تصمیمات خیلی بهتر و موثرتری می‌گیرد نسبت به فرد دیگری که هنوز نمی‌داند چکاره است!

۶- افزایش بهره‌وری با افزایش کارایی و اثربخشی فعالیت‌ها

استراتژی کسب و کار به شما کمک می‌کند تا فرآیندهای خود را بهینه‌سازی کنید و کارایی خود را افزایش دهید. ۳ عامل مهم در استراتژی کسب و کار که موجب افزایش بهره‌وری کسب و کار یا سازمان شما می‌شود عبارتند از:

۱) کارایی و اثربخشی. منابع سازمان محدود هستند و شما نمی‌توانید آنها را بی‌حساب و بدون برنامه هزینه کنید. استراتژی کسب و کار دقیقا مشخص می‌کند که چه کارهایی باید انجام و چه کارهایی نباید انجام دهید تا با کمترین هزینه به نتیجه برسید. بنابراین استراتژی به شما و کسب و کارتان کمک می‌کند که نه تنها کارها را به خوبی و با صرف هزینه کمتر انجام دهید بلکه به شما کمک می‌کند کارهایی انجام دهید که درست هستند و باید انجام شوند.

”استراتژی به شما کمک می‌کند هم کارها را به درستی انجام دهید و هم کارِ درستی انجام دهید تا نتایج با کمترین هزینه حاصل شوند. پس کارهایتان هم باید کارایی داشته باشد و هم اثربخشی.“

در استراتژی هم کارها درست انجام میشوند و هم کارِ درست انجام میشود

۲) همسو کردن همه فعالیت‌ها در جهت رسیدن به هدف. همسو بودن کارها یکی از نشانه‌های انجام کار درست است. برای مثال ما محصولی تولید نخواهیم کرد که فیت بازار و مورد نیاز مشتریانمان نباشد. استراتژی کسب و کار همه فعالیت‌ها و تصمیمات را در جهت اهداف، همسو و همراستا می‌کند.

۳) ارزیابی و سنجش دوره‌ای نتایج در جهت حصول اطمینان از اینکه کدام راهکارها ما را با صرف منابع کمتر به نتیجه مورد نظرمان می‌رسانند. یک مثال خیلی برجسته در این زمینه، تبلیغات است. بسیاری از کسب و کارها تبلیغ می‌کنند اما به دلیل اینکه ارزیابی درستی روی نوع و کانال‌های بازاریابی ندارند بودجه تبلیغات را هدر می‌دهند.

ارزیابی و سنجش دوره‌ای نتایج

حال تصور کنید ما دقیقا می‌دانیم که مشتری ما چه می‌خواهد و همچنین دقیقا می‌دانیم مشتری ما در کدام کانال‌ها حضور دارد در این صورت ما با صرف کمترین بودجه برای تبلیغات در آن کانال‌های هدف، بیشترین نتیجه را خواهیم گرفت. بنابراین استراتژی کسب و کار حتی چگونگی انجام تبلیغات موثر را هم تعیین می‌کند.

۷- کاهش ریسک و افزایش سودآوری

در تدوین استراتژی شما به خوبی از نقاط ضعف خودتان و همچنین تهدیدهای محیط بیرونی آگاه می‌شوید و با پیش‌بینی و برنامه‌ریزی برای چالش‌های احتمالی، می‌توانید ریسک‌های پیش روی کسب و کارتان را کاهش دهید.

”استراتژی به شما کمک می‌کند ضعف‌هایتان را به قوت و تهدیدها را به فرصت تبدیل کنید.“

استراتژی همچنین به شما کمک می‌کند تا با استفاده از منابع خود به طور موثرتر، سودآوری خود را افزایش دهید. تصور کنید زمانی که استراتژی کسب و کار به شما کمک کند بهره‌وری سازمان را افزایش ‌دهید، اهداف را واضح و مشخص ‌کنید، فعالیت‌ها را با اهداف همسو ‌کنید، جلوی انجام فعالیت‌های نامرتبط کارکنان را بگیرید و بهترین راهکارها را برای کاهش هزینه‌ها پیدا کنید آیا سود بیشتری نصیب شما نمی‌شود؟

۸- کمک به جایگاه‌یابی برند سازمان با ایجاد مزیت رقابتی

استراتژی کسب و کار از نقاط قوت به عنوان یک مزیت رقابتی برای جایگاه‌یابی برند استفاده می‌کند. این فرایند می‌تواند به کسب و کارتان هویت ببخشد و اعتبار کسب و کارتان را نزد مخاطبان شما بالا ببرد. استراتژی با ایجاد مزیت رقابتی نسبت به رقبا و ایجاد ارزش‌های منحصر‌به‌فرد برای مشتریان، جایگاه برند کسب‌وکارتان را در ذهن مخاطبانتان می‌سازد و فرایند برندسازی را برای شما تسهیل می‌کند.

استراتژی به جایگاه‌یابی برند سازمان در بازار کمک می‌کند

۹- کمک به ایجاد فرهنگ سازمانی کارامد

استراتژی کسب و کار از یک طرف با همسوکردن فعالیت‌ها و تیم‌ها روی فرهنگ سازمانی و کیفیت رفتار کارکنان اثر خود را می‌گذارد و ازطرف دیگر مدیران را وادار می‌کند ارزش‌های کلیدی سازمان را تعیین کنند چراکه استراتژی دائر مدار ارزش‌های کلیدی سازمان است و ارزش‌های کلیدی سازمان هم در طول زمان فرهنگ سازمانی را رقم می‌زنند.

چرا استراتژی کسب و کار با ارزش‌های کلیدی کسب و کار مرتبط است؟

چون برای تدوین استراتژی کسب و کار اول باید چشم‌انداز و رسالت تعیین شود و یک سازمان بدون اینکه ارزش‌های اصلی خود را بداند نمی‌تواند رسالت خود را کشف کند.

۱۰- کنترل بیشتر و انعطاف‌پذیری

استراتژی کسب و کار همچنین موجب می‌شود مدیران نتوانند روی برنامه‌ها و تصمیماتشان تعصب به خرج دهند و سازمان را در جهت منافع خودشان مصادره کنند. چون استراتژی، اهداف شخصی مدیران را به اهداف کلی سازمان بسط می‌دهد و دائما نقشه راه را ارزیابی می‌کند تا مستقل از دیدگاه‌ها و باورهای مدیران مطمئن شود سازمان به اهدافش نزدیک شده است.

استراتژی، امکان کنترل بیشتر و انعطاف‌پذیری به سازمان می‌دهد

همین ارزیابی و اندازه‌گیری مداوم شاخص‌های کلیدی عملکرد که در استراتژی کسب و کار تعیین می‌شوند موجب انعطاف‌پذیری مدیریت در سازمان می‌شود چون با ارائه گزارش‌های دقیق عملکرد، جلوی پروپاگاندا و تکروی‌های مدیران را می‌گیرد و باعث می‌شود هرکجا که لازم باشد سازمان یا کسب و کار در جهت تامین اهدافش، چرخش لازم را انجام دهد و استراتژی خود را اصلاح کند که به آن چرخش استراتژیک می‌گویند.

۱۱- حل موثر چالش‌های سازمان

تصور کنید اگر کشتی شما در حال غرق شدن باشد و شما تنها برای برداشتن ۵ وسیله و انتقال آنها به قایق نجات وقت داشته باشید چه وسایلی با خود می‌برید؟ مسلما به استراتژی شما برای نجات بستگی دارد:

۱) استراتژی اول- دیده شدن توسط گروه نجات: آینه، نفت، فندک، آب، منور

۲) استراتژی دوم- روزهای بیشتری برای زنده‌ماندن: تور ماهی‌گیری، شکلات، نایلون برای جمع کردن آب باران، نفت، فندک

۳) استراتژی سوم- رسیدن به ساحل نجات: پارو، قطب‌نما، نقشه‌ دریایی، تور ماهی‌گیری، نایلون برای جمع کردن آب باران

استراتژی همچون کشتی نجات، برای سازمان است

وضعیت کسب و کار هم همین است. اگر هر روز با تصمیم‌های مختلف درگیر هستید و دقیقا نمی‌دانید کدام کارها را باید انجام دهید، شاید مشکل در این‌جاست که برای انتخاب‌های استراتژیک اولیه وقت کافی نگذاشته‌اید. وقتی برای کسب و کارتان استراتژی ندارید هر روز با یک تصمیم تازه روبرو می‌شوید و همواره باید روی آنها با شرکا بحث کنید و اختلاف‌نظرها را حل نمایید.

فرض کنید محصولی دارید اما نتوانسته‌اید آن را به خوبی معرفی کنید. شما و همکارانتان به این نتیجه رسیده‌اید که باید تبلیغات کنید. اما اینجا تازه نقطه سر خط است! شعارمان چه باشد؟ تیزر بزنیم یا بیلبورد؟ کجا تبلیغ کنیم؟ چقدر هزینه کنیم؟ کدام روش تبلیغاتی، اثربخشی بیشتری دارد؟ اگر روش ما جواب نداد چه کنیم؟ و بسیاری سوالات دیگر.

”بدون استراتژی، حتی برای یک کاری که همه شرکا روی آن توافق دارند شما با بی‌شمار چالش‌های حل نشده مواجه می‌شوید که حل هر کدامشان با ریسک بالایی از شکست روبروست.“

بدون استراتژی کسب و کار، شما با مشکلات زیادی روبرو می‌شوید ازجمله: اتلاف وقت، بروز اختلافات داخلی، کاهش انگیزه‌ها، عقب ماندن از رقبا، ازدست دادن مشتریان، هدررفتن منابع و دارایی‌ها، افزایش هزینه‌ها، وقت‌کشی و اهمال‌کاری مدیران، تصمیمات اشتباه و دست آخر شکست و ازهم پاشیدن سازمان.

۱۲- آینده‌پژوهی

چرا برخی استراتژی‌ها غلط از کار درمی‌آیند؟ یک دلیلش این است که در تدوین استراتژی کسب و کارشان، آینده را به خوبی تحلیل نمی‌کنند. از آنجا که استراتژی، اهداف بلندمدت و چشم‌انداز را تعیین می‌کند نمی‌تواند نسبت به آینده بازار و تحولات آن بی‌تفاوت باشد.

اهداف بلند مدت و چشم‌اندازها از جنس تصمیمات استراتژیک هستند یعنی تصمیماتی هستند که در اینده سرنوشت ما را تغییر می‌دهند پس استراتژی نمی‌تواند نیم‌نگاهی به آینده نداشته باشد. بهترین نوع استراتژی کسب و کار که بتواند برای طولانی‌مدت پایدار بماند و همزمان با تغییرات محیطی به سرعت به‌روز شود استراتژی‌ای است که همانند طبیعت، آینده را هم دیده باشد.

استراتژی همچون طبیعت باید بر اینده متمرکز باشد

چنانچه قصد دارید برای کسب و کارتان برنامه استراتژیک تدوین کنید ما یک راهنمای جامع برنامه‌ریزی استراتژیک کسب و کار در ۱۰ گام تهیه کرده‌ایم که می‌توانید از لینک زیر دریافت نمایید:

راهنمای”برنامه‌ریزی استراتژیک کسب و کار“ در ۱۰ گام (جامع و کاربردی)

جمع‌بندی

در این مقاله در مورد اهمیت فوق‌العاده بالای استراتژی در کسب و کارها و مزایای فراوانی که دارد سخن گفتیم و همچنین توضیح دادیم که اگر نسبت به تدوین استراتژی برای کسب و کار یا سازمانتان بی‌تفاوت باشید با چه چالش‌ها و مشکلاتی روبرو می‌شوید و چگونه ریسک شکست را برای خود افزایش می‌دهید. اگر تاکنون به استراتژی کسب و کارتان فکر نکرده‌اید تا بازارتان را از دست نداده‌اید هرچه سریع‌تر اقدام کنید. توصیه می‌شود پیش از نوشتن سند استراتژی، مقاله راهنمای تدوین استراتژی کسب و کار در ۱۰ گام را هم مطالعه فرمایید.

لطفا هر سوالی دارید در بخش کامنت‌ها منتشر بفرمایید و اگر برای کسب‌وکارتان یا هر برنامه مهم دیگری در زندگی استراتژی درستی ندارید یا اهدافتان برایتان مبهم است و یا برای افزایش بهره‌وری دقیقا نمی‌دانید چه کارهایی باید انجام دهید و چه کارهایی را نباید انجام دهید می‌توانید روی مشاوره رایگان ما حساب باز کنید.

راه‌های ارتباطی ما در آکادمی خرد در بخش تماس با ما در دسترس شماست. کافیست سوال خود را به صورت مکتوب ارسال کنید تا پاسخ داده شود و یا درخواست مشاوره بدهید تا با شما تماس بگیریم. امیدوارم این مقاله در افزایش بهره‌وری کسب و کارتان به شما کمک کرده باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Captcha loading...