آکادمی خِرد
واحد آموزش انتشارات واژگان خِرد
به نام خداوند جان و خِرد کزین برتر اندیشه بر نگذرد
سوابق مدیر مجموعه
- حمید نخعی
- دکتری مدیریت عالی کسب و کار از دانشگاه تهران
- بنیانگذار انتشارات واژگان خرد و آکادمی خرد با بیش از ۲۵ سال سابقه تولید علم
- نویسنده و مترجم چندین عنوان کتاب
- بیش از ۱۰ سال سابقه تدریس در دانشگاهها
- مشاور سازمان آب و فاضلاب مشهد
- مشاور انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد
- مشاور انتشارات جهاددانشگاهی مشهد
- مشاور تعداد زیادی از کسبوکارهای خصوصی
داستان ما
برای من بیش از ۳۰ سال طول کشید تا بفهمم که برای ابن سطح از نادانی و ناآگاهی و بدتر از آن اهمالکاری چه هزینه گزافی پرداختهایم. هزینهای که به آن هزینه فرصت ازدسترفته میگویند.
همین اندازه که فهمیدم نادانی، ناتوانی، نگرانی و نیازمندی چه به روز عزت نفس آدمها آورده است و متعاقبا عزت نفس پایین چگونه به انتخابهای بدتری در زندگی منجر شده است کافی بود که به این نتیجه برسم که مسئول همه گرفتاریها خود ما هستیم و باید از دست خودمان عصبانی باشیم نه پدر و مادر و جامعه و گذشته و غیره.
در واقع پس از تلاشهای بسیار برای ریشهیابی علت شکستهایم در زندگی متوجه این نکته شدم که اغلب ما نقش قربانی را در زندگی بازی میکنیم و لذا حاضر نیستیم مسئولیت آینده خودمون را برعهده بگیریم و دقیقا بههمین دلیل است که برای یادگیری و ایجاد تغییر در زندگی تلاشی نمیکنیم. اما واقعیت این است که همین نقش قربانی را هم ما از محیط یاد میگیریم. متاسفانه در فرهنگ ما به دلیل آموزشهای غلط، چه در خانه و چه در مدرسه، انسانها به ندرت مسئولیتپذیر تربیت میشوند و این یک عقبماندگی دیرینه و ریشهدار در فرهنگ ما بوده است. به قول برتراند راسل:
انسانها نادان به دنیا میآیند نه احمق و این آموزش غلط است که آنها را احمق میکند!
اینجا بود که تصمیم گرفتم اول ماسک اکسیژن خودم را بزنم و بعد به قدر توانم کمک کنم تا نسلهای بعد از ما در فضای بهتری تنفس کنند و کمتر آسیب ببینند. دستکم آنها چیزی برای افزایش آگاهی و ارتقای اعتماد به نفسشان در دسترس داشته باشند نه مانند ما که همه آدمهای دوروبرمان شبیه خود ما بودند!
هرچند امروز دنیای اطلاعات است و برای کسب آگاهی در هر زمینهای دانش لازم در دسترس همگان قرار دارد اما از آن طرف هم تولید بیرویه اطلاعات و گزافهگوییها چنان گندش را درآورده که صدای آشپز هم درآمده است. امروز یافتن دانش درست و نقشه راه مطمئن در میانه این حجم از دادهها همچون یافتن سوزن در انبار کاه است.
از طرف دیگر، مطابق هرم دانش، با مطالعه و انبار کردن اطلاعات، لزوما خِِرد نتیجه نمیشود. خِردمندی نتیجه بهکار بستن دانشها، تجارب، کاهش تعداد گزینهها و از همه مهمتر تفکر در مورد فلسفه و چرایی دانشها و آگاهیها حاصل میشود به گونهای که فرد در اثر کسب این معرفت به جایگاهی برسد که به جای تلاش برای مصرف بیشتر، تلاش کند که ارزشی به این جهان اضافه کند و این شادی و رضایت واقعی از زندگی است. بنابراین، شرط رسیدن به خِردمندی، توسعه فرهنگ ارزشآفرینی در جامعه است.
پیشدرآمدی بر چرایی آکادمی خِرد
با توجه به مطالعاتی که در حوزه تفکر سیستمی صورت گرفته است ریشه بسیاری از مشکلات مردم عمدتا در دو چیز خلاصه میشود: کیفیت تعلیم و تربیت در ۸ سال اول زندگی و میزان بهکارگیری عقل و خرد در بزرگسالی. متاسفانه مردمانی که خرد را سرلوحه زندگی خود قرار ندادهاند، مسلما دانشی هم در زمینه تعلیم و تربیت فرزندانشان نداشتهاند و آنان را برای برخورد درست با دنیای آینده آماده نکردهاند تا امروز نتیجه سالها بیخبری و غفلتشان را به چشم ببینند.
به قول پیتر سنگه نویسنده کتاب پنجمین فرمان:
بسیاری از مشکلات امروز ما حاصل راهحلهای دیروز ما هستند!…
همان راهحلهایی که بدون بکار گیری خِرد اتخاذ شدهاند. وقتی تفکر سیستمی که یکی از عناصر خِرد است در تصمیمگیریها حضور نداشته باشد به بیان پیتر سنگه، مدیران مملکت سهوا یا عمدا مشکل سیستمی را با مشکل در سیستم اشتباه میگیرند؛ مثلا بهجای پرداختن به کل نظام اقتصادی کشور به عنوان یک سیستم بیمار، سلطان سکه را اعدام میکنند!
حتما میپرسید خوب راهکار چیست؟! به نظر من راهکارش را پدر علم مدیریت، پیتر دراکر، به درستی بیان کرده است:
ما جامعه عقبمانده نداریم بلکه ما مدیریت عقبمانده داریم!
حتما میگویید بالاخره مشکل از نادانی مردم است یا مدیریت عقبمانده؟ پاسخ این پرسش را هم پیتر سنگه به درستی داده است. این دو عامل درون یک سیستم هستند و در یک دور باطل یکدیگر را تقویت میکنند. یعنی بیخردی و نادانی مدیریت بد تولید میکند و مدیریت بد به بیخردی بیشتری دامن میزند. همان داستان معروف مرغ و تخممرغ!
چکار میشه کرد؟
قطعا هر کسی قدری مطالعه کرده باشد راهکاری دارد و راهکاری که من بهش رسیدم بیشتر از جنس سیستمی است تا تحلیلی و آن این است که داستان مرغ و تخممرغ را رها کنیم. تلاش برای تغییر مدیریت ناکارآمد در جامعهای که نادانی ریشه در فرهنگ آن جامعه دارد منجر به تولید سیستمهای مدیریتی بهتر نمیشود. متاسفانه از کوزه همان برون تراود که در اوست!
به نظر من راهکار بهترش برعکس کردن جهت این چرخه است یعنی ایجاد چشمههای خودجوش ترویج دانایی در جامعه و وارد کردن آن به فرهنگ جامعه (البته دانایی از جنس خِرد نه تقلید از دانایی). از کوزهای که پر از دانایی و خردمندی باشد مسلما نادانی و مدیریت ناکارآمد بیرون نخواهد آمد مگر اینکه درون آن پر از توهم دانش باشد. صد البته اینجا باید دقت کرد که رقابت برای گرفتن مدارک بالای دانشگاهی اگرچه اتفاق خوبی در فرهنگ ما به حساب میآید اما داناییای که با تفکر سنجشگر، تفکر سیستمی و خِرد همراه نشده باشد این ظرفیت را دارد که به نوعی نادانی که در واقع تقلیدی از دانایی است منجر شود که به آن بدسوادی میگویند.
بدسوادی بزرگترین معضل جوامع قرن بیست و یکم است، قرنی که در آن مردمان بیش از هرزمان دیگری به دانشها و اطلاعات دسترسی دارند اما خرد استفاده درست از آنها را یاد نگرفتهاند. بدسوادها در نمودار دانینگ کروگر در قله توهم دانش به سر میبرند و به راستی که آسیب بدسوادهای متوهم به مراتب بیش از بیسوادهاست.
رسالت آکادمی خِرد
رسالت ما در آکادمی خِرد این است که در کنار دیگر فعالان این عرصه، با ترویج دانش و آگاهی در میان مردم به قدر توان و ظرفیتمان کمک کنیم که دنیا به جای بهتری برای زندگی تبدیل شود.
همانطور که در مقدمه اشاره شد علم و دانش به تنهایی و بدون قوه تشخیص، منجر به تولید دانایی و آگاهی نمیشود و حتی میتواند یک آدم بیخرد را در جایگاه خودش مصممتر کند. بنابراین، آنچه از نان شب برای جامعه ما واجبتر است تولید قوه تشخیص و خِرد از دانشها و اطلاعات است نه صرفا مدارک تحصیلی بالا!
آکادمی خِرد درواقع واحد آموزش انتشارات واژگان خِرد به مدیر مسئولی حمید نخعی است که بیش از ۲۵ سال در تولید و نشر محتوای علمی سابقه فعالیت دارد و مصمم است که آنچه در توسعه خردورزی در جامعه ما مورد نیاز است را با کمک دیگر استادان این حوزه تولید و در اختیار عموم قرار دهد.
در همین راستا، آکادمی خِرد از استادان برجستهای که به دانشهای کمیاب، مورد نیاز و آیندهساز جامعه امروز مسلط هستند، دیدگاههایشان به تقویت تفکر سیستمی و افزایش خردورزی در جامعه میانجامد و در مجموع رسالتشان به رسالت این مجموعه نزدیک است دعوت به همکاری میکند.
دیدگاه شما